AbiDic.com
  • دیکشنری

مجزا کردن


english

1 general:: seperate, separate

transnet.ir

2 Law:: 1. separate; abstract 2. segregate

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
مجرمیت
مجرمین
مجرمین سیاسی
مجرمین ضرب و جرح
مجروح
مجروح شدن
مجروح کردن
مجروحین و مفقودالاثرها
مجری
مجری داشتن
مجری مناظره
مجزا
مجزا از
مجزا شدن
مجزا ومنفرد
مجزا کردن
مجزاسازی
مجزی
مجسم
مجسم سازنده
مجسم کردن
مجسم کننده
مجسمه
مجسمه ابوالهول
مجسمه چوبی
مجسمه ساز
مجسمه سازی
مجسمه سازی کردن
مجسمه وار
مجسمهای

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط